-
دلتنگی
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1385 22:35
مدینه...غربت مدینه...گنبد خضرا...بقیع...مظلومیت فاطمه.... یک ماه گذشت... خدایا خدایا خدایا... اهدناالصراط المستقیم ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷
-
اردوی فارغ التحصیلی
یکشنبه 14 خردادماه سال 1385 05:13
گردنه حیران...
-
اینجا پلی تکنیک!!
سهشنبه 2 خردادماه سال 1385 23:00
عدم موافقت دانشگاه برای برگزاری انتخابات انجمن اسلامی...
-
پدربزرگ
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1385 14:31
نمی توان ز تو دل کندن و به غیر تو بستن خوش آنکه پیش تو استادن و به شوق نشستن بروی ماه تو دیدن تو را ز جمله گزیدن گره ز زلف نکوی تو باز کردن و بستن زجام وصل تو نوشیدن و ز خویش گذشتن از آنچه رنگ تعلق گرفته جستن و رستن
-
خاطرات پیرمرد
پنجشنبه 29 دیماه سال 1384 01:01
بازار تهران...یک روز سرد زمستانی...او و خاطراتش...
-
پهلوانان نمی میرند
شنبه 10 دیماه سال 1384 02:14
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان درگوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان این بانگها از پیش و پس بانگ رحیل است و جرس هر لحظه ای نفس و نفس سر می کشد درلا مکان زین شمع های سرنگون زین پرده های نیلگون خلقی عجب آید برون تا غیبها گردد عیان زین چرخ دولابی ترا آمدگران خوابی ترا فریاد از این عمر سبک زنهار از این خواب گران...
-
خزان
سهشنبه 29 آذرماه سال 1384 00:15
سلام..حال همه ما خوب است.. امشب بالاخره شروع کردم...احساس تشنگی به یک تحول، یک حرکت،یک پرش.. می خوام چشمامو باز کنم...دنیا رو ببینم..آدما رو..خودمو... تا یار که را خواهد و میلش به که باشد..... خدایا به امید تو